مسئولین نظام از وجود ١٨ میلیون حاشیه نشین در سراسر ایران خبر میدهند. کارشناسان به رابطه مستقیم میان جرایم اجتماعی و حاشیه نشینی اشاره میکنند. کابینههای بر سر کار آمده در ٣٧ سال گذسته درحل این مشکل شکست خوردهاند. محرویت، آسیبهای اجتماعی، ایجاد و تعمیق گلسها، کاهش اعتماد به نفس حاشینه نشیان، بوجود آمدن باندهای مخوف و تولید لمپن و بکارگیری آنها توسط برخی از مقامات امنیتی- حکومتی به منظور سرکوب مخالفان نظام، بخشی از نتایج حاشیه نشینی است.
در این برنامه به انواع حاشیه نشینی پرداختهام؟
به باور من در ایران انواع حاشیه نشینی وجود دارد، نوع شناخته شده آن که مقامات رسمی هم به آن اشاره دارند، حاشیه نشینی شهری است. که بالاترین آمار نسیب سنندج و ایلام با حدود ٥٠ درصد حاشیه نشینی در میان دیگر مراکز استانها شده است. تهران با ٢٠ درصد، اهواز 35 درصد و تبریز 33 درصد. بنا به گفته کارشناسان تا ده سال دیگر ٣٠ درصد کل جمعیت ایران حاشیه نشینان خواهند بود.
نوع دیگر حاشیه نشینی که میتوان آن را با حاشیه نشینی سیاسی نام برد، بر اساس مقایسه وضعیت پایتخت و شهرهای بزرگ مرکز با حواشی ایران میتوان تعریف کرد که به سیاستهای امنیتی، فرهنگی، اقتصادی رژیم برای حواشی ایران برمیگردد. از منظر توسعه و سرمایهگذاری حواشی ایران نسبت به مرکز دچار سیاست حاشیهنگری شدهاند.
به باور من زنان نیز نسب به مردان در حاشیه هستند که میشود به آن حاشیه نشینی جنسیتی نام نهاد و زنان حاشیه ایران در این زمینه دچار ستم مضاعف شدهاند، کافی است به دغده زنان و دختران تهرانی در مقایسه با بلوچستان و لرستان و یا کردستان نگاهی بیندازیم.
به قول دکتر فاضل الیاسی جامعه شناس، استان كرماشان با زلزله ي ٨ ريشتري اجتماعي دست و پنجه نرم مي كند و از لحاظ اقتصادي،اجتماعي، فرهنگي، و روحي و رواني از خط قرمز گذشته است. در اين استان ساختار خانواده دچار دگرديسي شده است.