گذار به فاز دوم جنبش ژینا و چگونگی پیروزی انقلاب

✍🏼کاوه آهنگری
بیش از هفت ماه از جنبش ژینا و# انقلاب ژن_ژیان_ئازادی می‌گذرد. این جنبش آبستن فراز و فرودهایی بوده‌ که نه تنها ایرانیان بلكه جهانیان را نيز حیرت‌زده کرد،‌ تا آنجا كه لب به تحسين گشوده و بعضا همراهى و همدلى را هم به نمايش گذاشتند .
شخصا شاهد برخی فرازها در جنبش ژینا بودم ومتاسفانه این جنبش منحصر بفرد دارای فرودهایی نیز هست. آنچه در این نوشتار کوتاه می‌خواهم به آن اشاره کنم پرسشی است که جواب آن می‌تواند تصویر روشنتری درخصوص آینده جنبش ژینا ارائه دهد.
پرسش این است که:
ما در چه مرحله‌ای از جنبش ژینا هستیم؟
خیلی‌ها از واژه انقلاب برای وضعیت کنونی استفاده می‌کنند، البته که برخى هم عامدانه سعی در تحریف نام زن، زندگی، آزادی داشته و دارند و غیر از این شعار از نامهای دیگری استفاده می‌کنند.
اما در واقع شعاری بجز “جنبش ژینا” و ‘انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، بيش از تحریف و کنش مصادره به مطلوب نیست.
زیرا که این جنبش و یا به تعبیری این انقلاب، بر مبنای فلسفه‌ای آغاز شد که اساس آن همان #زن_زندگی_آزادی است و لاغير .
این جهان‌بینی و برآیند این روند فکری آشکارا از جنس دیگری است. به همین دلیل بر این باورم که شعارهای حاشیه‌ای و غرض‌مندانه ”مرد، میهن، آبادی” یا ”انقلاب ملی” و غیره بیشتر می‌تواند برای این باشد که عده‌ای از قافله عقب نمانند یا چون توان و دل همراهی با آن را ندارند به ‌ناچار بگونه‌ای نمايش دهند که همراه هستند.
در حالى که این خیزش از کردستان پس از قتل ژینا امینی در تهران توسط پلیس اخلاق شروع شد، اما به سرعت توانست سراسر ایران را درنوردد و در مقياس بيشتر به شکلی باور نکردنی جهان را با خود همراه كند.
تا اینجا مهم اینست که ما با شروع جنبش، شاهد یک پرسش فکری باورنکردنی از نسلی که از آن با نام نسل Z یاد می‌کنند هستیم که در نوع خود نه تنها در تاریخ معاصر ایران بلکه جهان، بی‌مانند است. به همین دلیل می‌توان نتیجه فاز اول جنبش ژینا را انقلاب فکری یا معرفتی نام نهاد.
در اینجا لازم است دوباره به سراغ پرسش رفت و در رابطه با آینده آن، بدنبال پاسخ بود و اینکه آیا این انقلاب معرفتی و فکری حتما پیروز خواهد شد و ایران و ایرانیان را از چنگ جمهوری اسلامی نجات خواهد داد؟
هرچند فکر و معرفه بسیار مهم هستند و در واقع بخش اساسی و زاینده یک پیروزی است اما من معتقدم، با توجه به ویژگیهای ایران و خندقهای سیاسی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی موجود میان ایرانیان، بدون برخود تشکیلاتی با جمهوری اسلامی امکان توفیق جنبش ژینا بسیار کم است.
اما پرسش اساسی تر این است که برخورد تشکیلاتی با جمهوری اسلامی چگونه ممکن است، در حالی که حتی چند فعال سیاسی نمى توانند با هم براى يك هدف مشترك و رسيدن به نتيجه نهايى همكارى كنند !؟
پاسخ به پرسش اولی اين است،
ما از فاز اول که همانا تابوشکنی در زمینه‌های فکری، مذهبی و سیاسی ، است به خوبى (متاسفانه پر هزينه) عبور كرديم ،اما برای ورود به فاز دوم از طریق همگرایی و همبستگی آنهم به منظور ارتقاء مقابله تشکیلاتی با رژیم کودک کش حاکم بر ایران، نیازمند نهادینه‌سازی یکسری اصول و پرنسیپ هستیم که ما را در مقابله با جمهوری اسلامی همبسته‌تر و قوی‌تر ‌کند.
این امرمحقق نیست، جز از طریق نهادمند‌کردن پرنسیپ هایی که نه فقط اکنون، بلکه برای آینده ایران و فرآیند دمکراتیزاسیون این کشور حیاتی و مفید هستند.
این اصول را که بعضا همان اصول جهانشمول هستند، می‌توان بصورت زیر نام برد:
دیالوگ دمکراتیک، آزادی بیان، احترام به حقوق مخالفين، التزام نظری و عملی به عدم خشونت در رابطه با اختلافات سیاسی، حضور نمایندگان رنگین‌کمان سیاسی ایرانی در پروژه‌ها، اولویت دادن به احزاب و سازمانهای سیاسی در امر ائتلاف و …
بدین ترتیب اگر ما بتوانیم حرفه‌ای‌تر با مبحث همبستگی برخورد كنیم، ضريب نتيجه گيرى بهتر و سريعتر در اين جنبش بالاتر مى رود.
اكنون عملكرد و برخورد احزاب و سازمانها با همفکری و همراهی صاحبنظران و متخصصین، بايد بر اساس اصول مذکور بصورت نهادمند و دیالوگ دمکراتیک انجام پذيرد.
قطعا نتيجه اين عمكلرد رسیدن به همبستگی و خروجى آن سقوط رژیم حاکم بر ایران خواهد بود.
May 8, 2023 

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*