در رابطه با ائتلاف فعالین مجازی سلطنت‌طلب

✍️ کاوه آهنگری
چند روز پیش جمعی فعال در دنیای مجازی ادعای ” رهبری” آقای #رضا_پهلوی را مطرح کرده‌اند. این ادعا و خطابه اگرچه در ساحت مبارزه میدانی و تاریخی ( حداقل در ٤٥ سال گذشته) فاقد اعتبار و پشتوانه میدانی می‌باشد، اما لازم است جهت تنویر افکار عمومی، ادعای مطرح گشته اندکی چکش کاری شود.١- امضاء کنندگان این بیانیه که اغلب نهادهایی مجازی و تازه تاسیس می‌باشند، یکجانبه از آقای رضا پهلوی به عنوان ” رهبر جنبش” یاد می‌کنند و انگار که تا الان کسی جلوی نامبرده را گرفته و به ایشان اجازه‌ی مبارزه علیه #ناجمهوری_اسلامی و رفتن به مصاف خمینی و خامنه‌ای را نداده‌اند. غافل از آنکه اگر ایشان دارای ویژگیهای رهبری بودند، می‌بایست تاکنون جنبش آزادیخواهانه در ایران را رهبری می‌کردند. ظاهرا فعالین مجازی سلطنت‌طلب فراموش کرده‌اند که در واقع ”رهبر” کسی است که دارای توان و ویژگیهای رهبری است و این ویژگیها ارثی نیستند و به کسی اهداء نمی‌گردد.٢- این اقدام ائتلاف‌گونه را مثبت ارزیابی می‌کنم و ظاهرا به اصطلاح ” سامانه پادشاهی‌” ، نهایتا ، به توافق رسیده‌ و در چارچوب یک شبه‌ائتلاف اعلان وجود کرده‌اند. اما فراموش نشود که بخش عمده‌ای از نزدیکان آقای پهلوی اعضای نهادهای حکومتی- اسلامی رژیم حاکم بر ایران بوده‌اند. البته این به معنی رد حق حضور در صفوف مخالفین رژیم خامنه‌ای نیست، ولی پر واضح است که این تازه واردان به صف مخالفین رژیم و بایکوت‌کنندگان جمهوری اسلامی ( بعنوان مثال احزاب کوردستانی که در ١٢ فروردین ١٣٥٨ جمهوری اسلامی را بایکوت و رد کردند)، لازم است در شهر و روستاهای ایران به مانند احزاب کوردستانی به مصاف رژیم رفته و خودی نشان دهند و تجربه و توشه‌ای برای خود رقم زنند. در این خصوص هم می‌توانند بسته به شرایط آن منطقه یا شهر، روش مبارزه را انتخاب کنند. ٣- اگر منظور از رهبری آقای پهلوی، خاص سلطنت‌طلبان ایرانی داخل و خارج از کشور است، حرفی نیست و این نوشتار را نادیده بگیرید، اما اگر منظور سلطنت‌طلبان، کل ایران و تمامی شهروندان ایرانی می‌باشد، لطفا با دقت جملات پائین را مطالعه کرده و جوابگو باشند.٤- آقای رضا پهلوی حق ورود به ائتلاف جمهوریخواهان مخالف جمهوری اسلامی را ندارد مگر اینکه دو نکته را به روشنی و بدون اگر و اما رو به مردم اعلام کنند:یکم؛ نسبت به جنایات انجام گرفته توسطه پدربزرگ و پدرش در حق ملیتهای تحت ستم از کورد و لر گرفته تا بلوچ و ترک و عرب و گیلک و ترکمن، رسما طلب بخشش کنند و اعلام نمایند که روش و منش وی با پدر و پدربزرگش متفاوت است.دوم؛ ایشان به عنوان نماینده جبهه یا ائتلاف پادشاهی‌خواهان برای مذاکره با طیف جمهوری‌خواه خواهند بود و در راستای رسیدن به یک پلاتفرم مشترک مبارزاتی سراسری علیه رژیم خامنه‌ای متقاضی شروع دیالوگ با مجهوری‌خواهان را دارد.٥- در آخر، خطاب به پادشاهی خواهان باید عنوان کرد که نظام سیاسی آتی ایران پادشاهی نخواهد بود و هیچ مقام موروثی قابل قبول نیست و نخواهد بود. اما اگر منطقه مرکزی ایران یا به تعبیری همه ایران منهای کوردستان، خواهان یک مقام تشریفاتی و مادام‌العمر برای منطقه خود هستند، به دو شرط قابل اجراست:اول اینکه هیچ مقامی در سطح ایران (سراسری) موروثی و غیرانتخابی نخواهد بود. دوم اینکه مقام موروثی و مادام‌العمر آنها هیچ جایگاه قانونی در کوردستان نخواهد داشت. به زبانی ساده؛ ایران دارای مقامهای حکومتی ارثی و مادام‌العمر در سطح حکومت مرکزی نخواهد بود.شاید در جواب این نوشته این پرسش مطرح گردد؛ مگر من( کاوه آهنگری) نماینده کوردها هستم و به چه حقی در مورد کوردها و کوردستان اظهار نظر می‌کنم؟در جواب باید گفت؛ اگر من کورد حق ابراز نظر در رابطه با سرنوشت همزبان و سرزمین مادری‌ام را نداشته باشم، پس شما بر پایه کدام حق و صلاحیت در خصوص سرنوشت ایران و ایرانیان سخن‌می‌رانید؟

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*